چگونه می توانیم والدین خوبی باشیم


 





 
در این مقاله چند نكته مهم را به شما یاد آور می شویم:
۱- هیچ گاه با فرزند خود وارد جنگ قدرت نشوید: جنگ قدرت معمولاً زمانی رخ می دهد كه كسی فكر می كند اختیار و اراده خود را از دست داده است و برای به دست آوردن دوباره آن تلاش می كند. والدین مسئولیت كنترل كردن كودك را برعهده دارند، اما در پاره ای مواقع كودك احساس می كند كه این رفتار والدین به منزله از دست رفتن قدرت او است. به همین دلیل كودك عصبی و افسرده می شود. برای حل این مشكل اقدامات زیر ضروری است:
- به جای دستور دادن به كودك، از او سئوال كنید.
- به كودك بیش از یك گزینه برای انتخاب كردن پیشنهاد كنید.
- استفاده از حربه خنده و شوخی در هنگام وقوع جنگ قدرت، می تواند پایانی بر این جدال باشد.
۲- هر چند وقت یك بار به كودك عبارات محبت آمیز بگویید، به خصوص موقعی كه انتظار ندارد. انتقاد از دیگران معمولاً نشان دهنده نحوه قضاوت در مورد آنهاست. دانستن این نكته كه چگونه می توان از كودك انتقاد كرد مطمئناً می تواند گام مهمی در بهبود روابط میان كودك و والدینش باشد. تحسین و ستایش كودك در موقعی كه كودك انتظار آن را دارد تنها نشان می دهد كه والدین به كاری كه موظف به انجام آن هستند، واقف هستند. وقتی كه كودك كار بدی انجام می دهد، معمولاً نحوه انتقاد والدینش و تنبیهی را كه بعداً در مورد وی اتخاذ می كنند در ذهنش مجسم می كند. كودك می تواند تشخیص بدهد كه فعل او بد بوده یا خوب، به شرطی كه یاد بگیرد در مورد افعال شخصی خویش قضاوت بكند.
- پدر و مادر می توانند كلمات محبت آمیز و دلنشینی در مورد یكی از صفات شخصی كودك به او بگویند، این عمل به كودك نشان می دهد كه او همیشه صفتی كه شایسته تحسین شدن باشد، دارد.
- پدر و مادر می توانند به خاطر كاری كه كودك انجام داده، او را تحسین كنند. در این صورت كودك یاد می گیرد كه یك كار خوب می تواند سرچشمه هزاران احساس لطیف دیگر باشد.
- پدر و مادر می توانند از خوبی های دیگران در حضور كودك صحبت كنند. این عمل به كودك یاد می دهد كه می تواند نسبت به دیگران احساس خوب و مثبتی داشته باشد، حتی وقتی كه در آن جا حضور ندارند.
- پدر و مادر می توانند از زیبایی یك درخت، غروب خورشید و یا هر پدیده دیگری صحبت كنند. این رفتار به كودك یاد می دهد كه می تواند نسبت به پدیده های روزمره نیز احساس رضایت خاطر داشته باشد.
۳- كارهایی را كه كودك به تنهایی می تواند انجام بدهد، به عهده خودش واگذار بكنید. وقتی پدر و مادر فكر می كنند كه باید تمام كارهای كودك را انجام بدهند، كودك هیچگاه احساس مسئولیت و استقلال را یاد نمی گیرد. كارهای شخصی كودك را به او واگذار كنید.
وقتی كودك از شما تقاضای كمك می كند، از او بپرسید: من چه كاری می توانم برای تو انجام بدهم؟ در این صورت كودكان یاد می گیرند كه جواب های منطقی بدهند. اما كودكانی كه همیشه تقاضای كمك می كنند، هیچ گاه نمی توانند آن چه را كه به آن نیاز دارند، تجزیه و تحلیل بكنند. والدین خوب به كودكانشان فرصت تقاضای كمك را می دهند، نه این كه همواره و بدون دلیل به آنها كمك بكنند.
۴- یاد بگیرید كه وقتی اشتباه می كنید، یا به وعده های خود عمل نمی كنید از كودك عذرخواهی كنید. والدین حتی وقتی اشتباه می كنند، برای خود دلیل دارند. یكی از مهم ترین مشكلات موجود عقایدی هستند كه معذرت خواهی كردن از كودك را نشانه ضعف والدین می دانند. به همین دلیل اولین گام مؤثر در این رابطه، مبارزه عملی با این عقاید قدیمی و باطل است. همچنین دسته ای دیگر از والدین فكر می كنند كه تنها راه آموزش كودكان اعمال قدرت است. آنها نیز هیچ گاه تن به معذرت خواهی كردن از فرزندان خویش نمی دهند. در ضمن نباید از معذرت خواهی به عنوان ترفندی برای آرام كردن شرایط استفاده كرد، بلكه این عمل باید با صداقت و آگاهی كامل صورت بگیرد.
- وقتی والدین از كودك عذرخواهی می كنند، وی یاد می گیرد كه هر فردی می تواند انسان خوبی باشد، اما مرتكب اشتباه هم بشود.
- كودك یاد می گیرد كه باید اشتباهات خود را بپذیرد تا بتواند آنها را تصحیح بكند.
- كودك می آموزد كه اگر چه عذرخواهی كردن كار مشكلی است، اما انسان همواره باید توانایی انجام این كار را داشته باشد.
- عذرخواهی كردن نمونه عینی آموزش صداقت به كودكان است.
- كودك یاد می گیرد كه عذرخواهی كردن گونه ای از احترام به طرف مقابل است.
- در نهایت عذرخواهی كردن والدین از كودك، به كودك یاد می دهد كه او هم می تواند از پدر و مادرش معذرت خواهی بكند و به این روش احساس پشیمانی خود را فراموش كند.
منبع:طلوع ریاضی
روزنامه همشهری

ارسال توسط کاربر محترم سایت : abdo_61